پیدایش 32:11-17 TPV

11 حالا دعا می‌كنم‌ كه ‌مرا از دست‌ برادرم ‌عیسو نجات‌ بدهی‌. من‌ می‌ترسم‌ كه‌ او بیاید و به ‌ما حمله ‌كند و همهٔ ما را با زنها و بچهّ‌ها‌ از بین ‌ببرد.

12 تو قول ‌دادی همه ‌چیز را برای من‌ به‌ خیریّت ‌بگردانی و نسل‌ مرا مانند ریگهای كنار دریا آن‌قدر زیاد كنی كه‌ كسی نتواند آنها را بشمارد.»

13 او شب ‌در آنجا ماند و سپس ‌از آنچه ‌داشت‌ هدایایی برای برادرش ‌عیسو تهیّه ‌كرد.

14 دویست ‌بُز ماده‌ و بیست ‌بُز نر، دویست‌ میش ‌و بیست‌ قوچ‌.

15 سی شتر شیرده ‌با بچّه‌های آنها. چهل ‌گاو ماده ‌و ده‌ گاو نر. بیست ‌الاغ‌ ماده‌ و ده‌ الاغ ‌نر.

16 آنها را به ‌چند گلّه ‌تقسیم‌ كرد و هر گلّه را به‌ یكی از غلامانش‌ سپرد. به‌ آنها گفت‌: «شما جلوتر از من ‌به ‌دنبال‌ هم ‌بروید و بین‌ هر گلّه ‌فاصله‌ بگذارید.»

17 به ‌غلام ‌اول ‌دستور داد: «وقتی برادرم‌ عیسو تو را دید و پرسید 'اربابت ‌كیست‌ و كجا می‌روی و این‌ حیوانات ‌مال‌ كیست‌؟'