پیدایش 4:1-7 TPV

1 پس ‌از آن‌ آدم ‌با زنش ‌حوا همخواب ‌شد و او آبستن ‌شده‌ پسری زایید. حوا گفت‌: «خداوند پسری به من ‌بخشیده ‌است‌.» بنابراین ‌اسم ‌او را قائن‌ گذاشت‌.

2 حوا بار دیگر آبستن‌ شد و پسری زایید و اسم ‌او را هابیل‌ گذاشت‌. هابیل‌ چوپان‌ و قائن ‌كشاورز شد.

3 پس‌ از مدّتی قائن‌ مقداری از محصول‌ خود را به ‌عنوان‌ هدیه ‌نزد خدا آورد.

4 هابیل‌ هم ‌اولین ‌برهٔ گلّهٔ خود را آورد و قربانی كرد و بهترین ‌قسمت ‌آن ‌را به ‌عنوان‌ هدیه‌ به‌ خدا تقدیم ‌نمود. خداوند از هابیل‌ و هدیهٔ او خشنود گشت‌،

5 امّا قائن‌ و هدیهٔ او را قبول‌ نكرد. قائن‌ از این‌ بابت ‌خشمگین ‌شد و سر خود را به ‌زیر انداخت‌.

6 خداوند به ‌قائن‌ فرمود: «چرا خشمگین ‌شدی و سر خود را به ‌زیر انداختی‌؟

7 اگر رفتار تو خوب‌ بود، قربانی تو قبول‌ می‌شد. ولی اگر خوب‌ نباشد، گناه‌ نزدیک‌ در، در كمین‌ توست‌ و می‌خواهد بر تو مسلّط‌ گردد. امّا تو باید او را مغلوب‌ كنی‌.»