16 قائن از حضور خداوند رفت و در سرزمینی به نام سرگردان كه در شرق عدن است، ساكن شد.
17 قائن و زنش دارای پسری شدند و اسم او را خنوخ گذاشتند. قائن شهری بنا كرد و آن را به نام پسرش، خنوخ، نامگذاری كرد.
18 خنوخ صاحب پسری شد و اسم او را عیراد گذاشت. عیراد، پدر محویائیل بود. محویائیل دارای پسری شد كه اسم او را متوشائیل گذاشت. متوشائیل پدر لمک بود.
19 لمک دو زن داشت به نام عاده و ظلّه.
20 عاده، یابال را به دنیا آورد و یابال جدّ چادرنشینان و گلّهداران بود.
21 برادر او یوبال، جدّ نوازندگان چنگ و نی بود.
22 ظلّه، توبل قائن را زایید كه سازندهٔ هر نوع اسباب برنزی و آهنی بود و خواهر توبل قائن، نعمه بود.