1 یعقوب پسران خود را صدا كرد و گفت: «دور من جمع شوید تا به شما بگویم كه در آینده چه اتّفاقی برای شما خواهد افتاد.
2 «ای پسران یعقوب دور هم جمع شویدو به سخنان پدرتان اسرائیل گوش بدهید:
3 «رئوبین، پسر بزرگ من،تو قدرت من و اولین ثمر دوران شجاعت من هستی.از همهٔ پسران من سرافرازتر و سربلندتری
4 تو مانند موجهای خروشان دریاییولی خیلی بزرگ نخواهی شد،زیرا با زن صیغهای من همخواب شدیو به بستر من بیاحترامی كردی.
5 «شمعون و لاوی مانند یكدیگرند.آنها شمشیرهای خود را برای ظلم بكار میبرند.
6 در گفتوگوهای محرمانهٔ آنها شركت نخواهم كردو هرگز در محفل آنان نخواهم بود،زیرا ایشان مردم را در حالت غضب كشتندو برای سرگرمی خود گاوها را لنگ نمودند.