10 آنگاه قباله را امضا و مُهر کرده، شاهدان گرفتم و بهای آن را به نقره بر ترازو وزن کردم.
11 سپس قبالۀ خرید را برداشتم، هم نسخۀ مَمهور را که حاوی مُفاد و شرایط بود، و هم نسخۀ باز را.
12 و قبالۀ خرید را در حضور پسرعمویم حَنَمئیل و تمام شاهدانی که قبالۀ خرید را امضا کرده بودند، و نیز در برابر تمام یهودیانی که در حیاط قراولان نشسته بودند، به باروک پسر نیریا نوادۀ مَحسِیا دادم.
13 و در حضور ایشان به باروک چنین سفارش کردم:
14 ”خداوند لشکرها، خدای اسرائیل چنین میفرماید: این قبالهها، یعنی نسخۀ مَمهور و نیز نسخۀ باز را بگیر و در ظرفی سفالین بگذار تا مدتی طولانی محفوظ بماند.
15 زیرا خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین میفرماید: بار دیگر در این سرزمین خانهها و مزرعهها و تاکستانها خریداری خواهد شد.“
16 «پس از آنکه قبالۀ خرید را به باروک پسر نیریا دادم، نزد خداوند دعا کرده، گفتم: