5 تا به سوگندی که برای پدرانتان یاد کردم، وفا کنم و بدیشان سرزمینی ببخشم که شیر و شهد در آن جاری است، چنانکه امروز شده است.» و من در پاسخ گفتم: «ای خداوند، آمین!»
6 سپس خداوند مرا گفت: «تمام این سخنان را در شهرهای یهودا و کوچههای اورشلیم ندا کرده، بگو، به مفاد این عهد گوش فرا دهید و آنها را به جا آورید.
7 زیرا از آن هنگام که پدرانتان را از سرزمین مصر برآوردم تا امروز، بدیشان به جِدّ و با تأکیدِ بسیار هشدار دادم که، ”از من اطاعت کنید.“
8 اما نشنیدند و اعتنا نکردند، بلکه هر یک از سرکشیِ دلِ شریر خود پیروی کردند. به همین جهت تمامی مفاد این عهد را بر سر ایشان آوردم، عهدی که امر فرموده بودم بدان وفا کنند، اما نکردند.»
9 خداوند دیگر بار به من فرمود: «فتنهای در میان مردمان یهودا و ساکنان اورشلیم یافت شده است.
10 آنان به گناهان اجداد خود بازگشتهاند، اجدادی که از گوش سپردن به سخنان من سر باز میزدند. ایشان در پیِ خدایانِ غیر رفتهاند تا آنها را عبادت کنند. خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهدی را که با پدرانشان بستم، شکستهاند.
11 از این رو خداوند چنین میفرماید: اینک بلایی بر ایشان نازل میکنم که از آن نتوانند رَست؛ و گرچه نزد من فریاد برآورند، ایشان را نخواهم شنید.