2 چشمان خود را به بلندیها برافراز و ببین!آیا جایی هست که در آن با تو همبستر نشده باشند؟تو همچون راهزن در بیابان، کنار راهها به انتظار معشوقانت نشستی،و این سرزمین را با زنای شرارتآمیز خود مُلَوَّث ساختی.
3 از همین روست که بارشها بازداشته شده،و بارانِ بهاری نباریده است؛اما تو را جبینِ زن فاحشه است،و از شرم و حیا اِبا داری.
4 تو هماکنون مرا خوانده، گفتی: ”ای پدرم،تو دوست روزگار جوانیام بودهای،
5 آیا تا ابد خشمگین خواهی بود؟آیا غضبت را تا به آخر نگاه خواهی داشت؟“براستی که تو چنین سخن میگویی،اما هر شرارتی را که از دستت برآید، به عمل میآوری.»
6 خداوند در ایام یوشیای پادشاه، به من گفت: «آیا دیدی اسرائیلِ بیوفا چه کرده است؟ دیدی چگونه بر فراز هر تَلّ بلند و زیر هر درختِ سبز رفته و در آنجا زنا کرده است؟
7 من گفتم، ”پس از انجام همۀ این کارها نزد من باز خواهد گشت،“ اما بازنگشت، و خواهر خیانتکارش یهودا این را دید.
8 آری، او دید که من اسرائیلِ بیوفا را به سبب همۀ زناکاریهایش بیرون کردم و طلاقنامهای به او دادم. و با این حال، خواهر خیانتکار او یهودا نترسید، بلکه او نیز رفته، زناکاری پیشه کرد.