1 ای خدا، تو خدای من هستی. در سحرتو را خواهم طلبید. جان من تشنه تواست و جسدم مشتاق تو در زمین خشک تشنه بیآب.
2 چنانکه در قدس بر تو نظر کردم تا قوت و جلال تو را مشاهده کنم.
3 چونکه رحمت تو ازحیات نیکوتر است. پس لبهای من ترا تسبیح خواهد خواند.
4 از اینرو تا زنده هستم تو رامتبارک خواهم خواند. و دستهای خود را به نام توخواهم برافراشت.
5 جان من سیر خواهد شدچنانکه از مغز و پیه. و زبان من به لبهای شادمانی تو را حمد خواهد گفت،
6 چون تو را بر بسترخود یاد میآورم و در پاسهای شب در تو تفکرمی کنم.