7 تا چشمان نابینایان را بگشایی،و اسیران را از زندان برهانی،و ظلمتنشینان را از سیاهچال به در آوری.
8 «من یهوه هستم! نام من این است!من جلال خود را به کسی دیگر نخواهم داد،و نه ستایش خویش را به بتهای تراشیده.
9 اینک وقایع پیشین بهانجام رسید،و حال من از چیزهای نو خبر میدهم،و آنها را پیش از وقوع به شما اعلام میدارم.»
10 ای دریانوردان و هرآنچه در دریاست،ای سواحل دوردست و تمامی ساکنان آنها،سرودی نو برای خداوند بسرایید،و او را از کرانهای زمین بستایید.
11 صحرا و شهرهایش صدای خود را بلند کنند،و هم روستاهایی که اهالی قیدار در آنها ساکنند.ساکنان سِلاع بانگ شادی سر دهند،و از فراز کوهها فریاد برآورند.
12 خداوند را جلال دهند،و او را از سواحل دوردست ستایش کنند.
13 خداوند مانند جنگاوری بیرون میآید،و همچون مرد جنگی غیرت خویش را برمیانگیزاند؛فریاد برکشیده، غریو نبرد سر میدهدو بر دشمنان خویش چیرگی مییابد.