1 وقتی خداوند ما را دوباره به اورشلیم آورد،فکر کردیم که خواب میبینیم.
2 چقدر خندیدیم و از خوشی سرود خواندیم.ملل دیگر دربارهٔ ما میگفتند:«خداوند برای ایشان کارهای عجیبی انجام داده است.»
3 در واقع خداوند کارهای عجیبی برای ما کرده استو ما خوشحالیم.
4 خداوندا، سعادت را به ما بازگردان،همچنانکه باران رودخانههای خشک را دوباره پُر آب میسازد.
5 آنانی که با اشكها میکارند،با شادمانی درو خواهند نمود!
6 کسانیکه با گریه برای بذر افشانی بیرون میروند،محصول خود را با نوای شادمانی باز خواهند آورد!