5 آنگاه از روی خشم آنها را سرزنش مینمایدو با غضب خود آنها را به وحشت انداخته، میفرماید:
6 «من پادشاهِ برگزیدهٔ خود را در صهیون،کوه مقدّس خود، بر تخت نشاندهام.»
7 پادشاه میگوید: «من فرمان خداوند را اعلام میکنم، او به من گفته است:'از امروز من پدر تو شدهام،و تو پسر من هستی.
8 تو از من بخواه، و من تمام ملّتها را میراث تو میسازم؛و تمام زمین از آن تو خواهد بود.
9 تو با عصای آهنین بر آنان حکمرانی خواهی کردو مانند کوزهٔ کوزهگران آنان را درهم خواهی شکست.'»
10 اکنون ای پادشاهان، توجّه کنیدو ای حکمرانان روی زمین، آگاه باشید.
11 خداوند را با ترس و لرز خدمت کنید.