1 خداوند نور من و نجات من است؛از که بترسم؟خداوند پناهگاه جان من است؛از که هراسان شوم؟
2 چون بدکاران بر من هجوم آورند تا گوشت تنم را بخورند،چون خصمان و دشمنانم بر من بتازند،آنانند که میلغزند و میافتند.
3 اگر لشگری به مقابله با من اردو زند،دلم نخواهد ترسید؛اگر جنگ بر من بر پا شوددر آن نیز اطمینان خواهم داشت.
4 یک چیز از خداوند خواستهام،و در پی آن خواهم بود:که همۀ روزهای زندگیامدر خانۀ خداوند ساکن باشم،تا بر زیبایی خداوند چشم بدوزمو در معبدش، پاسخم را بجویم.