1 ای خداوندِ لشکرها،چه دلپذیر است مسکن تو!
2 جان من مشتاق بلکه مدهوش گشته استبرای صحنهای خداوند!دل من و پیکرمبرای خدای زنده فریاد برمیآورد.
3 حتی گنجشک نیز برای خود خانهای یافته،و پرستو برای خویشتن آشیانهای،تا جوجههای خود را در آن بگذارد؛در جوار مذبحهای تو، ای خداوندِ لشکرها،که شاهِ من و خدای من هستی.
4 خوشا به حال آنان که در خانۀ تو ساکنندو همواره تو را میستایند. سِلاه
5 خوشا به حال مردمانی که نیرویشان از توست،و دلشان در شاهراههای تو.
6 چون از وادی اشکها میگذرند،آن را به چشمهساران بدل میسازند،و باران پاییزی نیز آن را به آبگیرها میپوشاند.
7 از قوّت تا به قوّت پیش میروند،و هر یک در پیشگاه خدا در صَهیون حاضر میشوند.